به گفته ناپلئون هیل “موفقیت یا شکست ناشی از عادت است“. عادت ها می توانند ارباب مردمان ضعیف اما برده اشخاص قوی باشند. این بستگی به ما دارد که چه عادتهایی را با تمرین و تکرار در خود نهادینه کنیم. به همین علت در این مقاله به دنبال معرفی رفتارها عادت های کارآفرینان موفق هستم.
کلید موفقیت هر شخص در عادتهای روزانه او نهفته است. آزمایش های زیادی انجام شده است که نشان می دهد بیشتر کارهایی که یک فرد در طول روز انجام می دهد بر اساس عادت های رفتاری است تا کارهای از قبل فکر شده. از طرف دیگر انجام کارهایی که به عادت تبدیل شده اند انرژی بسیار کمتری از ما می گیرد تا انجام کارهایی که به آنها مسلط نیستیم.
به مثال آموزش رانندگی توجه کنید. هر کسی که برای اولین بار تمرین رانندگی می کند بسیار مضطرب است و انرژی زیادی برای رانندگی صرف می کند. نمی تواند به کسی صحبت کند، نمی تواند کار دیگری غیر از رانندگی انجام دهد و مانند رباتی است که به صورت تک بعدی کاری را انجام می دهد. چراکه باید برای انجام هر حرکت کلی فکر کند، بنابراین بعد از آن احساس خستگی می کند. اما بعد از مسلط شدن بر رانندگی و عادت کردن بر آن، با ساعت ها رانندگی نیز خستگی زیادی احساس نمی کند. حتی می تواند در حین رانندگی کارهای دیگری را نیز انجام دهد. این نتیجه عادت است.
اصلی ترین کلید موفقیت موفق ترین افراد جامعه به طور عام و کارآفرینان موفق به طور خاص، نهادینه کردن عادت های موفقیت در خود است. بنابراین ما نیز می توانیم با تمرین و تکرار و نهادینه کردن این عادت ها خود خود به نتایجی مشابه با این اشخاص موفق دست پیدا کنیم.
همان طور که در مقاله مدل برنامه ریزی و مدیریت زمان جامع بیان کردم، انواع زمانی از برنامه ریزی وجود دارد، برنامه ریزی بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت. طیف باره زمان هر کدام از این نوع برنامه ریزی ها متغیر بود و بسته به حوزه فعالیت، از چند دقیقه تا چندین دهه می تواند باشد.
کارآفرینان افرادی بسیار عملگرا هستند، بنابراین علاوه بر دید بلند مدت، تمرکز زیادی بر زمان نزدیک و اجرای برنامه های خود دارند. این عامل باعت اهمیت برنامه ریزی روزانه برای آنها می شود تا بتوانند بیشترین بهرهوری را از زمان معین و مشخص روزانه خود داشته باشند.
موفقیت در اجرا صحیح کارها است و برنامه ریزی روزانه بیشترین کمک را به اجرا با کیفیت کارها می کند.
طبق بررسی های انجام شده صرف هر دقیقه برای برنامه ریزی کارهای روزانه می تواند ما را ۱۰ دقیقه برای اجرای این کارهای جلوتر بیندازد. علاوه براین می تواند ریسک و هزینه خطا را به شدت کاهش دهد.
بارها اهمیت برنامه ریزی روزانه از شب قبل را شنیدهایم. اینکه افراد موفق هر شب برنامه فردای خود را یادداشت می کنند. این امر کاملاً درست است. چرا که ذهن ناخودآگاه تمامی شب روی این برنامهها کار می کند. نکته این آیتم این است که در ابتدای صبح که انرژی ما در اوج است، زمان مورد نیاز برای کارهای روزانه را تخصیص بدهیم. توضیحات دقیق این کار را در مقاله مدل برنامه ریزی و مدیریت زمان جامع بیان کردم.
حتما بارها راجع به فواید ورزش کردن شنیدهاید. نمی خواهم در اینجا تکرار مکررات کنم. فقط به مهمترین مزایا ورزش در ارتباط با کار می پردازم.
ورزش کردن باعث افزایش سطح انرژی شما می شود و افزایش انرژی باعث افزایش بهرهوری.
همچنین ورزش کردن علاوه بر افزایش قوای جسمانی قوای مغزی را هم افزایش می دهد. ورزش میزان سروتونین موجود در مغز را که باعث افزایش کارکرد آن می شود را افزایش می دهد.
ورزش کردن و تحرک باعث از بین رفتن استرس و اضطراب می شود. ناپلئون هیل که می توان گفت پایه گذار علم موفقیت امروزی است می گوید “بهترین راه برای از بین بردن استرس و افسردگی انجام کاری است که عرق شما را در بیاورد.” یکی از دلایلی هم که شرکتهای بزرگی مانند گوگل از المانهای نامتعارفی مانند سرسره در محل کار استفاده می کنند همین افزایش ضربان قلب و تحرک کارمندان با استفاده از هر فرصت ممکن است.
ورزش کردن میزان مقامت روحی انسان را نیز در شرایط سخت افزایش می دهد.
این موارد نکات حیاتی است که کارآفرینان برای موفقیت به آنها نیاز دارند؛ انرژی زیاد برای انجام کارهای بزرگ و نادر، قدرت فکری برای تجزیه تحلیل و حل مسائل مختلف، مقابله با مشکلات و استرس ناشی از آنها و همینطور مقاومت و استمرار تا حصول دستاوردهای نهایی. تمام این قابلیت های ضروری برای موفقیت کارآفرینان با ورزش کردن تقویت می شود.
روزمرگی یکی از مهمترین عوامل کاهش کیفیت زندگی غالب مردم است. روزمرگی شاید اصلیترین دلیل نارضایتی کارمندان از مشاغل خود باشد.
کارآفرینان به موجب فضای کاری خود کمتر دچار روزمرگی می شوند. اما کارآفرینان موفق با برنامه ریزی آگاهانه خود را تا جای ممکن از روزمرگی دور می کنند. آنها به طور آگاهانه از محدوده آسایش خود بیرون می آیند و حوزه های جدید را آزمون می کنند و به این ترتیب هر روز به عمق تجربیات خود می افزایند.
چرا که همان طور که سقراط می گوید
زندگی نا آزموده ارزش زیستن ندارد.
قانون پارکینسون مفهومی رایج در مدیریت است و نام آن از نام تاریخدان انگلیسی سیریل پارکینسون گرفته شده که در سال ۱۹۵۵ در مقالهای طنزآمیز در مجله اکونومیست به این قانون اشاره کرده است. این قانون شامل سه اصل است:
در این میان اصل اول آن مرتبط با مدیریت زمان و بحث حاضر ماست.
اصل اول قانون پارکینسون: وقت بیشتر= اتلاف وقت بیشتر
این اصل میگوید کار طوری گسترش می یابد که زمان داده شده را پر کند. یا به عبارتی کار به اندازه زمانی که برای انجام آن اختصاص داده می شود ادامه می یابد. به عنوان مثال اگر برای انجام پروژهای یک هفته وقت لازم باشد و شما برای انجام دادن همان پروژه دو هفته وقت در نظر بگیرید شما به اندازه دو هفته وقت برای آن صرف می کنید. شما پروژه را در پایان آن دو هفته به اتمام می رسانید گرچه یک هفته زمان کافی بوده است.
کارآفرینان موفق همواره تلاش می کنند برای هر کاری زمان واقعی مورد نیاز آن را تعیین کنند و کار را در همان زمان تعیین شده به اتمام برسانند. آنها با درک صحیح قانون پارکینسون، از اتلاف ارزشمندترین دارایی شان یعنی زمان جلوگیری می کنند.
بهترین بالش برای خواب وجدان آسوده است. یکی از مصادیق وجدان آسوده نیز این است که بدانید تمام تلاشتان را برای انجام کار مشخصی انجام داده اید. اما در دنیای کارآفرینی و کسب و کار تلاش بی نتیجه فقط اتلاف زمان است. بنابراین ما باید بدانیم انرژی و زمانمان را در چه سمت و سویی هدایت کنیم تا بتوانیم بیشترین پیشرفت را داشته باشیم.
به این منظور باید دائما پیشرفتمان را ثبت کنیم تا بتوانیم خود را به صورت دقیق، کیفی و کمی ارزیابی کنیم. اگر کاری را درست انجام می دهیم بر آن متمرکز شویم و اگر در کاری مشکل داریم به اصلاح کار بپردازیم. این ارزیابی می تواند به ما کمک کند تا برای پیشرفت و قدرت برنامه ریزی کنیم.
کارآفرینی در ابتدا فعالیتی بسیار زمان بر است. شخص کارآفرین زندگی نامتعادل و نامتوازنی را تجربه می کند. کارآفرین باید کارهای فراوانی را به تنهایی انجام دهد. همچنین به علت آنکه در ابتدا تجربه و مهارت چندانی ندارد، انجام کارها بیشتر طول می کشد. بنابراین شاید نتواند زمان زیادی را در کنار خانواده و عزیزان خود بگذراند. برای بسیاری از مردم این شرایط مقداری قابل تحمل است اما با گذشت زمان خیلی ها دیگر نمی توانند آن را تحمل کنند (چه شخص کارآفرین و چه اطرافیان او).
بنابراین مهم است که کارآفرین بتواند در ابتدای کار نیز زمانی را برای سپری کردن در کنار عزیزانش اختصاص دهد. کیفیت این زمان از کمیت آن مهم نر است. ممکن است روزی یک ساعت زمان در کنار خانواده بگذراند ولی این یک ساعت صرفاً و انحصاراً برای آنها باشد، بدون هیچ مشغله دیگری.
از طرف دیگر امروزه با رواج کارآفرینی اینترنتی و کارآفرینی در منزل ، برای اولین بار به صورت عمومی این فرصت پیش آماده است تا کارآفرینان بتوانند در کنار خانواده خود کار کنند. می توانید یک کارآفرین اینترنتی باشید و بعد از اتمام کار با عزیزان خود زمان با کیفیت بگذرانید، به جای آنکه در جایی کار کنید و خسته به خانه برگردید و دیگر انرژی و حوصله صرف زمان و انجام کارهای مشترک را نداشته باشید.
در نهایت با گذر زمان به این نتیجه می رسیم که کارها می آیند و می روند، اما خانواده و عزیزان مان هستند که بی تکرارند.
ارزشمندترین دارایی هر سازمان نیروی انسانی آن سازمان است و بهترین سرمایه گذاری هر سازمان نیز می تواند سرمایه گذاری و آموزش منابع انسانیاش باشد.
جیم کالینز در کتاب بی نظیراش “از خوب به عالی” نخستین ویژگی سازمانهای برتر را تمرکز بر جذب، نگهداری و توسعه منابع انسانی متعالی می داند.
از طرف دیگر کارآفرینان افرادی هستند که کسب و کار را به وجود آوردهاند و عاشق کسب و کارشان هستند. بنابراین انگیزه زیادی برای توسعه آن دارند.به دلیل این علاقه و اشتیاق فراوان این پتانسیل را دارند که روی دیگران اثرگذار باشند. با در نظر گرفتن این پتانسیل، آنها می توانند با تمرین و تکرار، مهارت های مدیریتی و رهبری را در خود نهادینه کنند و بدین ترتیب افراد تیمشان را به حداکثر آمادگی و کارایی برسانند.
تلاش آنها در مرحله اول این است که کارمندان شان بتوانند به بهترین “خود” تبدیل شوند. در مرحله بعد این است که بتوانند مدیران عالی پرورش دهند و در نهایت اینکه بتوانند رهبران تراز اول در تیم خود خلق کنند. رهبرانی که بدون حضور شخص کارآفرین بتوانند سازمان را بدون کمی و کاستی اداره کنند. چراکه ملاک نهایی موفقیت هر رهبر این است که سازمان او در غیابش چگونه کار می کند.
در کارهای سنتی شخص در هر جایگاه علمی و دانشی که بود، با ورود به کار دیگر نیاز به یادگیری چندانی نداشت. او برای مدت های طولانی کارهای تکراری انجام می داد و بهتر می توان گفت که تبدیل به فسیل می شد.
اما امروزه محیط کسب و کار دائماً در حال تغییر است. این پیچیدگی ها و تغییرات باعث می شود که کارآفرین برای موفقیت نیاز به یادگیری مداوم داشته باشد. می توان این چنین گفت که :
میزان موفقیت و درآمد هر کارآفرین رابطه مستقیمی دارد با میزان یادگیری و آموخته های او. بنابراین با ورود به دنیای کارآفرینی خود را برای ورود به یک دانشگاه واقعی آماده کرده اید؛ دانشگاه زندگی.
دوست عزیز، نظر شما در مورد محتوای این مقاله چیست؟
کدام یک از عادت های کارآفرینان موفق در شما نیز وجود دارد؟
می توانید تجربه حود را در نظرات معرفی بنویسید.
خوشحال می شویم نقطه نظرات خود را با ما و دوستان دیگر در میان بگذارید؟
انتشار مطلب ” عادت های کارآفرینان موفق ” با ذکر منبع و دادن لینک بلامانع است.
4 Comments
با تشکر از مطالب ارزنده ای که گفتید
مرسی از شما دوست عزیز.
موفق باشید
بسیار عالی بود. با این سبک زدگی کارمند هم که باشی زندگی بهتری خواهی داشت و کم کم تبدیل به یک شخصیت کارآفرین میشی.
مرسی فروغ عزیز از کامنتت. امیدوارم همیشه موفق باشید 🙂