بهره وری یا Productivity به معنی ساده یعنی میزان نتیجه بدست آمده نسبت به منابع صرف شده و کار انجام شده. هدف از افزایش بهره وری نیز این است که میزان دستاوردها و نتایج نسبت به آورده بیشتر و بیشتر شود. اما چگونه میتوان بیش از میزان کار انجام شده نتیجه بدست آورده؟ به عنوان مثال اگر صد واحد کار انجام میدهیم هزار واحد نتیجه تولید کنیم و بهره وری ۱۰۰۰ درصد داشته باشیم!
ارشمیدوس گفته است که
اگر من یک اهرم و یک تکیه گاه مناسب داشته باشم، زمین را جا به جا میکنم.
سخن او این معنی را میدهد که میتوانم با استفاده از اهرم و تکیه گاه نیرویم را هزاران برابر کنم.
الوین تافلر در شاهکار خود به نام “موج سوم” دوران زندگی انسان را به سه عصر یا موج کشاورزی، صنعتی و اطلاعاتی تقسیم کرده است. سپس اهرم های موفقیت و قدرت را در هر یک از این دوران مشخص کرده است.
فرض کنید شخصی در روز ده ساعت کار می کند و دو میلیون تومان در ماه درآمد دارد. آیا می توانید نتیجه بگیرید که شخص دیگری که بیست میلیون تومان در ماه درآمد دارد روزی صد ساعت کار می کند؟! کسانی که روزی و یا ساعتی بیست میلیون تومان درآمد دارند چطور؟ مسلم است که اینطور نیست. تفاوت در این است که شخصی که درآمد بیشتری دارد از اهرمهای مؤثرتری استفاده می کند، چیزهایی را می داند و کارها را طوری انجام می دهد که دیگران نمی دانند (نه آنکه نمی توانند).
باید قبل از هر کاری به خودمان و محیط اطرفمان نگاهی بیاندازیم و بیبنیم که آیا راه دیگری نیز غیر از سختتر کار کردن وجود دارد؟ در اوایل قرن بیستم، با ورود دستاوردهای جهان صنعتی به تمامی حوزه های زندگی، تغییرات زیادی در زندگی انسان ها رخ داد. عده ای که به استقبال این تغییرات رفتند و خود را با آنها وفق دادند بسیار موفق شدند. در مقابل عده دیگری که این تغییرات و اثرات آنها را نادیده گرفتند محو گردیدند. در اوایل قرن بیستم و با ورود تراکتورها و ماشین آلات کشاورزی، عدهای از این امکانات و پیشرفت ها، دانش ها و روش ها استفاده کردند ولی مابقی سعی کردند برای مقابله با آنها سریعتر بیل بزنند!
امروزه در قرن بیست و یکم سرعت این تغییرات بسیار بسیار بیشتر شده است. در سال ۲۰۰۳ یونسکو اعلام کرد که نیمه عمر علم به سه سال رسیده است. به این معنی که هر سه سال نیمی از آنچه که می دانیم دیگر کاربردی ندارد و باید با یادگیری مداوم آنها را با اطلاعات و دانش ها و علوم جدید عوض کنیم.
تاریخ همیشه در حال تکرار شدن است. امروز، این انتخاب ماست که از این تغییرات سریع به نفع خود و اطرافیانمان استفاده کنیم یا اینکه گزینه سریعتر بیل زدن را انتخاب کنیم. همانطور که مشاهده می کنید امروزه نیز بسیاری گزینه سریع تر بیل زدن(مدرن) را انتخاب کرده اند. اگر به اطراف خود نگاهی بیاندازید اشخاص زیادی را میبینید که هر روز ساعت های طولانی تری مشغول به کار هستند، کارهای زیادتری انجام می دهند، فشارهای زیادتری را تحمل می کنند اما به نسبت سرعت تغییرات زندگی دستاوردهای کمتری را بدست می آورند و همواره خود را خسته تر، بی حوصله تر، کم انرژی تر و ناشادتر می بینند. با حداکثر سرعت می دوند تا در جای خود باقی بمانند. این همان بیل زدن در قرن بیست و یکم است.
چرا که اکثراً تلاش را با سازندگی اشتباه می گیرند. امروزه بیشتر کارکردن مهم نیست، هوشمندانه تر کار کردن مهم است. هوشمندانه کار کردن به این معنی است که بتوانیم تشخیص دهیم که کارهای مهم تر و با اولویت بالاتر برای انجان کدامند و اینکه بتوانیم با به کارگیری اهرم ها و روش های مناسب این کارها را خوبی انجام دهیم. هم نردبانمان را به دیوار مناسب تکیه دهیم و هم بتوانیم به خوبی از آن بالا برویم.
انسان قابلیت نامحدود شدن دارد. انسان در شرایط محدود است اما همیشه میتواند این شرایط را تغییر دهد.
این همان استفاده کردن از اهرمهاست. کاری که ما نیز بواسطه آن می توانیم دستاوردهای خود را در زندگی شخصی، حرفه ای و شغلی، تحصیلی و… بسیار بسیار افزایش دهیم.
اهرم های مورد نظر برای موفقیت و حداکثرسازی بهره وری به دو دسته کلی اهرم های کاری و اهرم های فکری تقسیم میشود:
در نوشته های بعدی به معرفی این اهرم ها می پردازم.
دوست عزیز، نظر شما در مورد محتوای این مقاله چیست؟
با موارد مطرح شده در این مقدار چقدر موافقید ؟ چه نکات دیگری به نظرتان می رسد که می تواند آن را کامل تر کند؟
خوشحال می شویم نقطه نظرات خود را با ما و دوستان دیگر در میان بگذارید؟
انتشار مطلب ” بهره وری ۱۰۰۰% ” با ذکر منبع و دادن لینک بلامانع است.
1 Comment
کاملاً با مقاله شما موافقم
و خودم نظری همسو با نظرات شما دارم
دوران بیل زدن تمام شده است
البته بسیار عزیزانی را میبینم و میشناسم که این دوران که اشتباه گرفته اند و عنوان بیل زن های کراواتی نام گرفته اند
کراوات میزنند و تند تند بیل میزنند