روش های قیمت گذاری مختلفی وجود دارد که مهم ترین آن ها عبارتند از:
این روش بیشتر برای کسب و کارهایی همانند شرکت های مشاور مهندسی و برخی کسب و کارهای تولیدی به کار می رود. در این روش هزینهها محاسبه می شود و سپس متناسب با میزان فعالیت کسب و کار ، انحصاری بودن فن آوری، کیفیت، تعرفه های موجود و … در ضریبی به عنوان سود مورد انتظار ضرب می شود. به این ترتیب قیمت نهایی محصول به دست می آید. به طور کلی برای کارآفرینان استفاده از این روش قیمت گذاری توصیه نمی شود.
در این حالت قیمت گذاری در ابتدا ارائه محصول جدید به بازار، آن را با قیمت بالاتری ارائه می دهیم. سپس با گذر زمان و تثبیت جایگاه محصول در بازار کم کم قیمت آن را کاهش می دهیم.
قیمت گذاری تبعیضی سه مزیت دارد. اول اینکه می توانیم با ارائه قیمت بالاتری عده ای از پیشروهای ریسک پذیر بازار را به خود جذب کنیم، کسانی که علاقه دارند از محصولات و کالاهای جدید و به روز استفاده کنند و قیمت برایشان مسئله ای نیست.
دوم اینکه در ابتدا ارائه محصول که میزان فروش کم است می توانیم نقدینگی بالاتری را با هر فروش به کسب و کار انتقال دهیم.
سوم اینکه در ابتدای ورود محصول می توانیم جایگاه ذهنی بالاتری برای آن در بازار بسازیم. به این ترتیب گرانترین قیمت محصول در طول عمر خود همان اولین قیمت زمان ارائه آن خواهد بود.
البته مشکل قیمت گذاری تبعیضی این است که رقبا می تواند با کپی برداری از محصول ما و بدون متحمل شدن هزینه های سربار زیاد، آن را با قیمت پایین تر از ما وارد بازار کنند. این نوع قیمت گذاری برای محصولات با فن آوری بالا مانند قطعات کامپیوتر، تلفن همراه، لوازم خانگی و … بسیار مرسوم است.
برخلاف قیمت گذاری تبعیضی، در قیمت گذاری نفوذی محصولاتمان را با قیمت پایین وارد بازار می کنیم تا بتوانیم بیشترین میزان ممکن فروش و سهم بازار را در کوتاه مدت داشته باشیم. البته باید این قیمت گذاری پایین را با بهانه و ارائه دلایل منطقی انجام دهیم تا اینکه قیمت پایین ما در ذهن مشتریان یا کیفیت پایین هم معنی نشود. بسیاری از این دلایل می تواند بهانههایی مانند رویدادهای خاص، تاریخ های خاص، اعیاد خاص، بازه محدود زمانی و … باشد.
این نوع از قیمت گذاری برای بازارهای هدفی است که به قیمت حساسیت نداشته و کارکرد محصولات نیز برایشان اهمیت چندانی ندارد. این بازار هدف بیشتر افرادی هستند که برای آنکه به چشم بیایند حاضر به پرداخت قیمت های گزاف برای محصولات و خدمات شرکتها هستند.
ارائه انواع خدمات لاکچری، محصولات برند و … با قیمتهایی به صورت غیرمنطقی بالا برای این بازار هدف موفق خواهد بود!
اولین بار این الگوی بازاریابی و قیمت گذاری توسط شرکت زیراکس ابداع شد و بعد از آن شرکت های بسیاری از جمله ژیلت از این روش استفاده کردند. در این الگو محصول اصلی در ابتدا با قیمت پایین وارد بازار می شود (طعمه). با خرید محصول اصلی و با گذشت زمان مشتری برای استفاده از محصول، برای گرفتن خدمات پشتیبانی آن و یا برای تعویض قطعات مصرفی محصول باید مجدداً از شرکت خرید کند (قلاب).
مشتری وقتی یک تیغ ژیلت را برای اولین بار خریداری می کند قیمت نسبتاً پایینی پرداخت می کند.
اما برای خرید تیغ های جدید در آینده دائماً باید خزینههای نسبتاً گرانتری را بپردازد.
این نوع قیمت گذاری بیشتر مناسب کسب و کارهای معطوف به ارائه خدمات است. به این ترتیب که آن ها با ارائه بسته های خدماتی گوناگون، هزینه های اصلی را در طول دوره از مشتریان دریافت می کنند.