فرایند برنامه ریزی استراتژیک تحقیق و توسعه و فناوری که برای سازمان به مانند یک دارایی [۱] مهم و حیاتی می باشد، نیاز به یک روش مرحله بندی شده دارد. زیرا موفقیت یک برنامه ریزی ساختارمند پژوهشی در یک سازمان نیاز به توجه کافی به فاکتورهای فرهنگی و سیاسی دارد و معمولاً شامل چند دوره برنامه ریزی است تا کاملاً با ساختار سازمان منطبق شود (همت پور و همکاران،۱۳۸۴).
برنامه ریزی استراتژیک فرایند تحقیق و توسعه، ضمن اینکه باعث انسجام و ارتقا بهره وری فعالیت های این حوزه می شود، آنرا با استراتژی های کلان سازمان دقیقاً همراستا می سازد. این امر بطور مستقیم موجب افزایش اثربخشی تصمیمات مدیریت استراتژیک سازمان خواهد شد. ضمن اینکه به دلیل ریسک بسیار بالای پروژه ها و طرح های تحقیق و توسعه، سرمایه گذاری برای اجرای این پروژه ها عمدتاً جنبه استراتژیک پیدا می کند (مهدوی و مهدوی، ۱۳۸۶).
در این میان فرآیند برنامه ریزی استراتژیک بر پایه چند سوال پایه ای قرار دارد که باید بوسیله آنها هماهنگی بین استراتژی کسب و کار سازمان و فعالیت های بخش تحقیق و توسعه مشخص شود. پاسخ به این سوالها گام های مرسوم برنامه ریزی استراتژیک را با هدف یکپارچه سازی فعالیت های تحقیق و توسعه و فناوری با فعالیت های کسب و کار سازمان پایه ای دنبال می نماید و با استفاده از آنها راه هایی را برای ایجاد و بکارگیری استراتژی تحقیق و توسعه و فناوری بر پایه تأثیرات آینده بیان می نماید (همت پور و همکاران،۱۳۸۴).
۱- چگونه یک سازمان در تحقق اهدافش می تواند موفق باشد و نقاط قوت و ضعفی که دیدگاه آینده سازمان را مشخص می کنند چیست؟
۲- نیازهای اساسی بازار و فرصت هایی که فناوری محصول و فرآیندهایش باید لحاظ شوند چیست؟
۳- بیانیه ماموریت برنامه های پژوهشی برای پیش بینی آینده کسب و کار و محیط فناوری، چه بوده و باید شامل چه مسائلی باشد؟
۴- معیارهای ویژه کسب فناوری و توسعه سرمایه گذاری توسط شرکت ، چه باید باشد؟
۵- کاندیداهای مناسب فناوری، چگونه باید برای اجرای استراتژی بنیادی کسب و کار ، شناسایی و ارزیابی گردند؟
۶- اطلاعات گذشته سازمان، چگونه می توانند در تعیین اولویت های تحقیق و توسعه به بهترین نحو عمل کنند؟
۷- منابع مالی و غیر مالی سازمان چگونه باید تخصص یافته و چگونه در اجرای برنامه های موجود در برنامه ریزی فناوری عمل نمایند؟
۸- روش های مورد استفاده برای بهره برداری از نتایج سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه و حصول درآمد از طریق دستیابی به محصول جدید، فرایند تولید و سایر قابلیت ها چه باید باشد؟
۹- چگونه باید سازمان مرتباً محیط خود را در مورد فعالیت های پژوهشی مرتبط با کسب و کار و فناوری، به طریقی کارا و موثرتر بازبینی نماید؟
۱۰- چگونه شرکت باید از نتایج بدست آمده از واحد تحقیق و توسعه در جهت مدیریت اهداف کسب و کار و روش های تکنولوژی استفاده نماید؟ (همت پور و همکاران،۱۳۸۴)
چهار عنصر و سطح راهبردی برای واحد تحقیق و توسعه می توان متصور شد که عبارتند از: معماری[۲]، فرایندها[۳]، مردم[۴] و پورتفولیو. تصمیماتی که در هر یک از این گروه ها گرفته می شوند در کنار یکدیگر راهبرد واحد تحقیق و توسعه را شکل می دهند.
مأخذ: Pisano, 2012
معماری به مجموعه تصمیمات مرتبط با چگونگی تحقق ساختار بخش تحقیق و توسعه از لحاظ سازمانی و از لحاظ جغرافیایی اشاره دارد. این گروه شامل تصمیماتی مانند اینکه آیا تحقیق و توسعه مترکز باشد یا غیر متمرکز، اندازه آن چقدر باشد، مکان آن کجا باشد و بر روی چه چیزی تمرکز نماید (تمرکز بازار یا تمرکز بر تکنولوژی)، می باشد.
فرایندها راه های رسمی و غیر رسمی برای انجام امور تحیقی و توسعه را در بر می گیرند. این گروه انتخاب هایی مانند نظام های مدیریت پروژه ها، حکم روایی بر پروژه ها، زنجیره و جریان وظایف کلیدی پروژه ها، زمانبندی و معیارهای کمی برای پیگیری پروژه ها را در بر می گیرد.
کاملاً واضح است که مردم (منابع انسانی) جنبه بسیار مهم تحقیق و توسعه را تشکیل می دهند. علی رغم رشد فراوان استفاده از ابزارهای پیچیده و پیشرفته، شبیه سازی های کامپیوتری و اوتوماسیون های آزمایشگاهی، تحقیق و توسعه همچنان یک فعالیت انسانی می باشد. بنابراین انتخاب منابع انسانی تأثیر فراوانی بر عملکرد واحد تحقیق و توسعه دارد.
دارایی بر تخصیص منابع مطلوب در گونه های مختلف تحقیق و توسعه دلالت داشته و معیارهای مربوط به قسم بندی، اولویت بندی و انتخاب پروژه ها را در بر می گیرد. این حوزه نشان دهنده اولویت های استراتژی تحقیق و توسعه می باشد. (Pisano, 2012)
[۱] – Asset
[۲] – Architecture
[۳] – Process
[۴] – People
رگرفته از سند برنامه استراتژیک واحد تحقیق و توسعه سازمان اتکا
تهیه و تدوین: علی خادم الرضا
انتشار مطلب برنامه ریزی استراتژیک تحقیق و توسعه با ذکر منع بلامانع است.