در این ویدئو از مجموعه کارآفرینی کوانتومی از زوایای متنوع و جدید به بررسی اهمیت و ضرورت تدوین چشم انداز شخصی و حرفه ای برای کارآفرینان، کسب و کارها، نهاد و … صحبت کرده ام.
در قسمت سوم از سریال کارآفرینی، از جنبه های گوناگون روانشناسی، عرفانی، کسب و کاری به ضرورت داشتن چشم انداز و معنای آن اشاره شده، تعریف چشم انداز ارائه شده است، همچنین مجموعه ای از پیشنهادات مختلف برای تدوین چشم انداز و راهکارهایی برای اجرا در راستای حرکت به سمت آن معرفی شدهاند. این آموزش می تواند برای ترسیم چشم انداز شخصی و همچنین ترسیم چشم انداز سازمانی و کسب و کارها مورد استفاده قرار بگیرد.
در این ویدئو از نظر اشخاص برجسته ای همچون آرتور شوپنهاور، آبراهام مازلو، فردریش نیچه، فردریش پرلز، اریک فروم، هلن کلر، ویکتور فرانکل، سایمون سینک، کارل راجرز، گوردون آلپورت، جیم کالینز و دیگران استفاده شده است. علاوه بر این از مدل تدوین چشم انداز کالینز و پوراس، مدل برنامه ریزی استراتژیک برایسون، تدوین چشم انداز به وسیله شروع با چرای مدل سایمون سینک، ماتریس مدیریت زمان آیزنهاور در تدوین چشم انداز، تدوین چشم انداز با مدل ۵۰% به اضافه ۳، مدل سنجش سطح بلوغ سازمانی و … صحبت شده و نحوه استفاده از آنها توضیح داده شده است.
از شما دوست عزیز دعوت می کنم به طور کامل این فایل ویدئو را مشاهده بفرمایید.
در صورت استفاده از فیلترشکن ویدئو تعریف چشم انداز را می توانید در کانال یوتیوب علی خادم الرضا مشاهده کنید.
14 Comments
سلام، واقعاً عالی بود و همچنین بسیار آموزنده
و اینکه چشم انداز چقدر در زندگی شخصی نیازه و این ویدیو به من یاداوری کرد که چرا، چرایی محکمی برای خود تا به الان نداشته ام.
چشم انداز به زندگی معنا میدهد،و میتواند نیروهای مارا یکپارچه کندبه هدف مشخصی ببردو ما میتونیم استعدادمان را شکوفا کنیم وبه خودکفایی برسیم از همه مهمتر، بهترین خودمان باشیم.
همچنین تدوین چشم اندازهای حرفه ای بر مبنای تعالی درونی است، هر چه بلوغ بیشتر باشد نگرش به درون بیشتر میشودو نگرش به بیرون کمتر. و چشم انداز باید سخت و چالشی اما مبتنی بر واقعیت باشد،و مهمترین اصل در تدوین چشم انداز، چرایی محکمی است که فارغ از موارد بیرونی، رضایت درونی و انیگزه به ما میدهد. بزای رسیدن به چشم انداز هیچ وقت نباید خود را غرق در ان بکنیم وهمیشه پلن های جایگزینی لازم است و با کارهای تدریجی که اهمیت زیاد ولی فوریت کمی دارند پیش برویم و در کنار ان ریتم منظم زندگی و کار خودمان را داشته باشیم.
بهتر است چشم نداشته باشیم و نابینا باشیم تا اینکه چشم داشته باشیم ولی چشم انداز نداشته باشیم.
هلن کلر
با سپاس
زهرا رمضانی پاسکیانی
سلام و احترام خدمت شما سرکار خانم رمضانی، ممنونم از نقطه نظراتی که اشاره کردید.
با تشکر از لطف شما
با سلام استاد بزرگوار بسیار عالی و مفید نکاتی خوب و کارآمد رو فرمودید و آنچه در جمع بندی آموختم از شما این است که ما باید معنا و چرایی در زندگی خودمان داشته باشیم و این چرایی و معنا با اهدافی که والاتر از وجود خودمان است پیوند بزنیم اهدافی که کمک میکند اول شناخت و معرفت از خودمان پیدا کنیم و بعد شرایط پیچیده و محیطی که اصالت دارد و جامعه را بشناسیم تا بتوانیم با مشخص کردن اهدافمون سه پله جلوتر را بعنوان ستاره قطبی و یا همان چشم انداز واقع بینانه ایی داشته باشیم تا از این طریق هیجان و شوق و انگیزه در ما ایجاد کند تا مسیری را که از طریق الگوهای منظم و با برنامه ریزی و مدیریت و با به فعلیت درآوردن منابع و بالقوه هایی محدود که داریم ایجاد کنیم، تا با تلاش و مسولیت پذیری و ریتم خاص و منظم و مستمر برای خلق ارزشهامون چیزی بهتر و محصول و نتیجه ایی را تحویل دهیم به خودمان به جامعه امان که خروجی اش با توجه به رسیدن به اهدافمون و نیل به چشم انداز (ستاره قطبی) زندگیمان بهتر شدن باشد در همه چیز و در نهایت چشم انداز مقصدی است که اصالت در مقصد نیست در مسیری است که برای ما انسانها خلق می کند و جایگاهی را که باید به آن برسیم نشان میدهد و مهمتر از آن دلیلی است که باید برسیم و شخصی و یا جامعه و یا سازمانی که باید بشویم و به آن برسیم و معنا و ورژن و نمونه بهتری را به ما بدهد. متشکرم. سارا زارع 🙏🏻🙏🏻
با تشکر از نظر شما و احسنت به نگاه شما سرکار خانم زارع
موفق و پیروز باشید
با توجه به مطالب ارائه شده شاید بتوان گفت کارآفرین موفق همان فرد موفقی است که پس از درک و قبول گذشته و عبور از موفقیت های شخصی و مفید بودن برای خود، شروع به معماری موفقیت و مفید بودن برای مسیری مشخص و معین می کند.
از نظر اینجانب اگر فرایند کارآفرینی را بتوان به عنوان یک پیکر دید٬ می توان دریافت که چشم انداز به عنوان حیاتی ترین قلب این پیکر باید دیدگاه و هدفی باشد بالاتر و فراتر از خود شکوفایی و با توجه به تنوع و ازدیاد فشارهای اجتماعی و اقتصادی شاید بهتر بر آن ببینم که اصول استراتژی خود را جهت تولد یک چشم انداز، بر هرم مازلو بگذارم. یعنی دقیقا همان جایی که در طی مسیر به سمت آن، باید از تمام مراحل پایین هرم عبور کرد. جایی که افراد به عنوان سلول های سازنده این پیکر به خودی خود از نیازهای ذاتی و اکتسابی عبور می-کنند و به چشم اندازی فراتر از شکوفایی می¬رسند. و این نکته مهم را می رساند که قلب این پیکر جز در رفع نیاز تک تک سلول ها در حین ایجاد هارمونی نیست و با نادیده گرفتن این امر مهم٬ قلب این پیکر قادر به تپیدن طولانی مدت نخواهد بود.
ممنون از شما سرکار خانم رضایی بابت نقطه نظر خوبتون.
موفق و پیروز باشید
سلام استاد ممنون از مطالب بسیار مفید و ارزشمندی که در قالب این مبحث عنوان کردید استنباط من این بود که در نهایت عاملی که میتواند ما را در زندگی به موفقیت رسانده و چشم انداز درستی برایمان ترسیم کند تبدیل شدن به انسانی شکوفاست که به ماورای نیازهای اولیه ی انسانی رسیده باشد که با وجود تمام ناکامیها و شکستهای گذشته با نگاه به آینده و ایجاد انگیزه حتی در شرایطی که ممکن است نامناسب و مشقت بار و خارج از حیطه و کنترل شخص باشد بتواند به موجودی محکم و با انگیزه تبدیل شود که خود را جدای از محیط و دنیایی که در آن هست نداند ، همینطور در مبحث کارافرینی هر شخصی با هر نقشی که در زندگی و اجتماع دارد باید چشم اندازی مشخص و قابل استنباط را در ذهن خود ترسیم کند یا اگر در سازمانی مشغول بکار است از سیاستهای آن سازمان پیروی کند تا به گروهی با چشم انداز و هدفی واحد تبدیل شوند و با انتخاب بهترین مسیر برای رسیدن به چشم انداز خود حرکت کنند ، حرکتی که باید با توجه به شرایط پیرامونی و محیطی خود یا سازمان انتخاب شود و با
توجه به شرایط عدم قطعیت و پر ریسک امروز جامعه ی ما، خصوصا برای کسب وکارها باید این حرکت پیوسته و مداوم و با گامهای هر چند کوچک اما موثر و بی وقفه برداشته شود ضمنا چشم انداز و هدف ما در کار و زندگی باید قابل حصول و دست یافتنی باشد تا انگیزه و قدرت لازم برای تلاش و صرف کردن انرژی را به ما بدهد و در این راستا باید مراقب باشیم گرفتار تله های هیجانی زندگی نشده و با استفاده ی حداکثری از تمام توان و سرمایه ی خود در شرایطی که برای رسیدن به چشم انداز عجله داریم به جای حصول نتیجه ی بهتر از پا در نیامده و تمام سرمایه و توان خود را با بی برنامگی ، رفتارهای تکانشی و عدم آمادگی و تفکر از دست ندهیم تا بتوانیم با انتخاب بهترین مسیر به موفقیت و اهداف ارزشمندمان برسیم.
سلام و احترام خدمت شما سرکار خانم خاک رنگین.
با تشکر بابت زمانی که گذاشتید و نکات بسیار خوبی که اشاره فرمودید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب
من نفکر میکنم که چشم انداز داشتن در نتیجه ی شناخت از خود و بعد از اون شناخت نیاز های ابتدایی برطرف کردن اون نیاز ها و رسیدن به نیازهایی هست ک فراتر از خود هست.. برای سازمانها هم مینطوره باید بدونیم ک کجا هستیم چ چیز هایی رو در اختیار داریم و در نهایت به کجا میخوایم برسیم.. البته چشم انداز چیزیه ک اصولا شاید بهش نتونیم برسیم.. در اصلرمثل ستاره سهیل هست.. باید چشم اندازمون جوری باشه ک یا بهش نرسیم یا اگر رسیدیم خیلی بیش از حد توانمون بابتش زحمت کشیده باشیم
احسنت به شما جناب بیات.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز خودم
من قبل از اینکه این ویدو بسیار عالی رو ببینم هدف خودم رو در نهایت به رسیدن ب هدف میدیدم ولی الان بیشتر از قبل سعی میکنم از مسیر لذت ببرم تا در نهایت بتونم هم لذت رسیدن ب هدف و هم در طول مسیر از جشم اندازم نهایت استفاده رو ببرم.
ب قول استاد عزیز : جیزی که ب زندگی در نهایت هیجان می دهد تعقیب است نه تسخیر ” راه است نه مقصد “تلاش است نه کامیابی.
زنده باشید جناب یافته.
با تشکر از شما.
با سلام خدمت استاد خادم الرضای گرامی.در نظر گرفتن چشم انداز یا دورنما در ابتدای شروع یک پروسه مهم ترین عامل است و همانطور که در ویدئو توضیح دادید میزان عملی شدن و اجرایی شدن آن چشم انداز از ترسیم کردن آن به مراتب مهم تر است. درست است که در برنامه ریزی استراتژیک نقطه پایان مهم است که باید بهترین عواقب را برای شخص یا سازمان در کسب و کار داشته باشد اما نحوه طی شدن آن و چیدمان پلکان برای رسیدن به هدف مهم تر است و نیاز به تصمیمات واقع بینانه دارد. همانطور که مثال هایی از دانشمندان و فیلسوفان بزرگ آوردید برای تصمیمات واقع بینانه انسان نیاز به خود آگاهی جامع دارد و آنچه را در اندیشه خود میپروراند با توجه به فرصت ها و تهدید ها میتواند به یک نقشه راه تبدیل کند. به همین شکل در کسب و کار نیز فقط شروع خوب و دور نگاه زیبا کافی نیست آنچه مهم است طی کردن مسیری درست و با کمترین ضریب خطا است
سلام و احترام خدمت شما جناب ترکیان
با تشکر از تحلیل شما و نظرتان که به اشتراک گذاشتید.
موفق و پیروز باشید