برنده و بازنده اکثر مذاکرات قبل از ورود به اتاق مذاکره مشخص می شود. قبل از ورود به جلسه بایدها و خواسته های خود را بدانید. به عبارتی باید بدانید چه چیزهایی برای شما حیاتی هستند. باید قبل از ورود به جلسه مذاکره، از مواضع خود به طرز شفاف آگاهی داشته باشید. اگر خواسته طرف مقابل را بدانید، می توانید عکس العمل های آنان را پیش بینی کنید. در این صورت از حرف ها و عکس العمل های آنان غافلگیر نخواهید شد.
شانس اغلب به نحوی ظاهر می شود که از قبل برای آن آمادگی ندارید. بنابراین تنها راه ایجاد آمادگی برای استقبال از شانس این است که چشمان خود را به روی همه موقعیت ها باز نگه دارید. برای کارآفرین بودن نیاز است کمی فرصت طلب باشید، چراکه شانس اغلب از راهی که شما انتظارش را م یکشید وارد نمی شود.
فقط یک راه ساده برای زیاد کردن شانس وجود دارد و آن ایجاد رابطه با همه مردم در همه مکان هاست. اگر در گوشه ای بنشینید و با مردم صحبت نکنید، مطمئن باشید هیچ شانسی به شما روی نمی آورد. در صورتی که اگر شما از اتفاقات اطراف خود به طور کامل آگاهی داشته باشید، می توانید به راحتی زمینه مناسب را پیدا کنید. هر قدر شبکه ارتباطی شما با مردم وسیع تر باشید و با مردم بیشتری صحبت کنید، فرصت های بیشتری پیدا خواهید کرد و شانس بیشتری برای موفقیت پیدا می کنید.
البته پیدا کردن شانس مستلزم تلاش بسیار است. چیزی که مردم از آن به عنوان شانس یاد می کنند در واقع انعکاس تلاش هایی است که قبلاً برای ایجاد آن انجام شده است. شانس همیشه وجود دارد. فقط کافی است به فرصت هایی که سر راه شما ظاهر می شوند توجه کنید و پذیرایشان باشید.
توانایی شما برای استفاده از فرصت منوط به توانایی شما در شناسایی آن است. بهترین راه برای شناسایی فرصت این است که هر موقعیت و رویدادی را به عنوان بذر یک فرصت بپندارید.
در یک کلام شانس به مفهوم شناسایی فرصت هاست.
مشخصه هایی که شما را منحصر به فرد می سازد پیدا کنید. زمینه های مناسب برای ورود به بازار و همچنین انگیزه های مردم برای خرید محصول تان را به طور کامل بشناسید.
مطمئن شوید که برای محصول و یا خدمات خود قیمت مناسبی را تعیین کرده اید. بسیاری از کارآفرینان تازه کار به دلیل عدم اعتماد به نفس، زحمات و وقت خود را نادیده می گیرند و در نتیجه برای محصول یا خدمات شان قیمتی کمتر از ارزش واقعی آن طلب می کنند. در صورتی که باید بدانید فروش محصول تان به قیمت پایین، اثر معکوس دارد زیرا مشتریان دلیل ارزان بودن محصول شما را به بی کیفیتی آن ربط می دهند و در نتیجه از خریدش منصرف می شوند.
اگر نسبت به خود خیلی متواضعانه برخورد کنید، مدت زیادی در بازار دوام نخواهید آورد. نکته مهم برای افزایش توانایی شما در امر فروش، آگاهی از خواسته های خریداران است.
زمانی که با یک خریدار سرمیز مذاکره هستید، هرگز از رقیبانتان انتقاد نکنید. این کار نه تنها نزاکت شما را نشان می دهد، بلکه از دیدگاه تجاری نیز کار شایسته ای به حساب نمی آید. اگر بخواهید از ضعف رقیبانتان سوء استفاده کنید، مطمئن باشید در نهایت به ضرر شما تمام خواهد شد. به جای این کار سعی کنید روی نقاط قوت خود تأکید کنید. در بیان نقاط قوت خود نیز صادق باشید.
اگر در حین مذاکره به شما قهوه و یا ساندویچ تعارف کردند، ترجیحاً تعارف آنها را رد کنید. هیچ چیز بدتر از آن نیست که با دهان پر بخواهید با کسی مذاکره کنید.
مسائل مطرح شده در سر میز مذاکره را به هیچ وجه به خود نگیرید. نباید مذاکرات تجاری را با احساسات شخصی قاطی کنید.
هنگامی که کسب و کار را آغاز می کنید، به احتمال زیاد در اوایل همه کارها را باید خودتان انجام دهید. این کارها شامل جواب دادن تلفن، بسته بندی محصولات، یا حتی تعمیر سقف دفتر کارتان نیز می شود. ولی بالاخره زمانی فرا می رسد که نمی توانید تمام کارها را خودتان انجام دهید.
زمانی که نیاز می شود از دیگران کمک بگیرد و مسئولیت های مختلف را به آنها واگذار کنید. در حالی که تصویر یک کارآفرین بین مردم به شکل شخصی است که به تنهایی مسئولیت تمام امور را بر عهده می گیرد، ولی اکثر کارآفرینان موفق، افرادی هستند که از یک تیم قوی برای کمک و پشتیبانی استفاده می کنند.
کارآفرینان از واگذاری کارها به دیگران هراس دارند. آنها از این نگران هستند که شاید ذیگران نتوانند کارها را به نحو احسن انجام دهند و در نتیجه کسب و کار را به سمت شکست حرکت دهند. ولی اگر بخواهید تنها به کار خود ادامه دهید، بیشتر از حد خاصی نمی توانید پیشرفت کنید.
به عنوان گام نخست، باید برای هر کاری که در کسب و کارتان انجام می دهید یک دستورالعمل دقیق بنویسید به طوری که دیگران نیز به راحتی از آن سر در آورند. برای تمام کارها دستورالعمل بنویسید، طوری که اگر روزی در مجموعه حضور نداشتید، فرآیندهای کاری بدون شما نیز به درستی انجام شوند.
ولی بعد از اینکه قسمتی از کارها را به دیگران واگذار کرد، سود شرکت دو برابر شد و به قدری وقت اضافه پیدا کرد که توانست زندگی خانوادگی اش را به خوبی سامان بخشد. ساختار کاری در شرکت باید به گونه ای باشد که بدون حضور شما نیز کارها طبق روال خود انجام شود.
یکی از راه های ایجاد چنین شرایطی این است که مسئولیت های شرکت را به تدریج به دیگران محول کنید. اگر این کار را انجام ندهید، پیشرفت نخواهید کرد. تصمیم بگیرید بر روی چیزهایی که تبحر دارید تمرکز و بقیه مسائل را به افراد دیگر واگذار کنید. بنابراین شما به افرادی نیاز دارید که ضعف هایتان را پوشش دهند.
متأسفانه در عرصه کارآفرینی، شکست خطری است که همواره شما را تهدید می کند. با توجه به آمار موجود، حدود ۶۰ درصد کسب و کارهای نوپا در سه سال اول شکست می خورند. بنابراین همیشه احتمال شکست وجود دارد. افراد با سابقه که چندین تجربه موفق در کارنامه خود دارند نیز از شکست در امان نیستند، هر چند شکست های متوالی و پی در پی به درد هیچ کس نمی خورد، ولی برخی از شکست ها می تواند برای شما بسیار سودمند باشد.
شکست های زود هنگام می تواند موفقیت های آینده را تضمین کند. برای موفقیت در بازار، تجربه شکست تقریبا ضروری است. مطمئن باشید اگر یک کارآفرین شکست های زیادی را تجربه نکرده باشد، با یک شکست نسبتاً بزرگ کاملاً از مسیر موفقیت خارج می شود. به طوری که دیگر نخواهد توانست کار دیگری را شروع کند.
باید بتوانید شخصیت خود را از کارتان جدا کنید. اگر شکست را به خود بگیرید، هیچ گاه نخواهید توانست از آن شرایط خارج شوید. بهترین کار بعد از شکست، تحلیل و بررسی دلایل شکست است. اکثر اوقات کارآفرینان تصور می کنند باید با شکست به تنهایی دست و پنجه نرم کنند. در صورتی که این طور نیست و باید از تمام کسانی که می توانند کمک کنند کمک گرفت. همچنین بدانید که شکست یک احساس است. بنابراین هرچه زودتر بتوانید بر این احساس غلبه کنید، می توانید آن را به پل های برای موفقیت تبدیل کنید.
برای اغلب کارآفرینان تازه کار، حداقل زمان لازم برای تبدیل یک ایده خوب به کسب و کار موفق ۳ سال است. هر چند زمان لازم برای رونق کسب و کار قویا به نوع کار بستگی دارد، ولی موفقیت یک شبه فقط یک افسانه است.
شروع کسب و کار دارای دو مرحله اصلی است: مرحله قبل از راه اندازی و مرحله بعد از راه اندازی. هر دو مرحله معمولاً دو برابر آنچه که شما برنامه ریزی کرده اید به طول خواهد انجامید. دلیل این اتفاق کم کاری شما نیست. بلکه مسائلی وجود دارد که از حوزه اختیارات شما خارج هستند. واقعیت این است که موفقیت متشکل از گام های بسیار کوچک است. اگر تفکری غیر از این داشته باشید ممکن است خیلی زود نا امید شوید و دست از تلاش بردارید.
دوست عزیز، نظر شما در مورد محتوای این مقاله چیست؟
آیا شما این نکات کلیدی کارآفرینی را رعایت می کنید؟
خوشحال می شویم نقطه نظرات خود را با ما در میان بگذارید ؟
انتشار مطلب ” نکات کلیدی کارآفرینی که باید بدانید ” با ذکر منبع و دادن لینک بلامانع است.