کارآفرین محتاط کیست؟ چگونه می توان با میزان ریسک پایین و سرمایه کم کارآفرینی کرد؟ : یکی از اصلیترین عادتهای کارآفرینان موفق، مطالعه، آموزش و رشد همیشگی است. ما به عنوان کارآفرینان خود ساخته به اهمیت خودآموزی برای کسب مهارتهای مورد نیاز موفقیت در کارآفرینی و رشد کسب و کار آگاهی داریم. در این میان مطالعه بیوگرافی ها و سرگذشت کارآفرینان موفق نیز یکی از مواردی است که بینش کارآفرینان جوان را شکل می دهد. اما نکته مهمی که وجود دارد این است که اغلب این داستانهای موفقیت از کارآفرینان، در فضای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی متفاوت با شرایط کشور ما رخ داده است. بنابراین اینکه انتظار داشته باشیم با مطالعه آنها و طی کردن راه آنها دقیقاً همان نتایج را بدست می آوریم، خیلی محتمل به نظر نمی رسد.
از طرف دیگر بسیاری از این داستانهای موفقیت با اغراق و بزرگ نمایی همراه است. به این ترتیب در کنار تمام فواید مطالعه آنها، ممکن است نتیجه ای که در ذهن ما نقش می بندد کاملاً مطابق واقعیت و تضمین کننده موفقیت ما نباشد. به عنوان مثال ممکن است با شنیدن کلمه کارآفرین و کارآفرینی ، به یاد صفات و ویژگیهایی مانند موفقیت، عاقبت خوش، تلاش و کوشش فراوان، تنهایی اولیه، خلاقیت، شجاعت، تحمل سختیها، پذیرش ریسکها غیر عادی و زیاد و … بیافتیم. بسیار از این موارد صحیح بوده و در میان کارآفرینان مشترک هستند. ایده کلی که در ذهن بسیاری وجود دارد این است که تمام کارآفرینان موفق ، ریسک های بزرگ تقبل می کنند، در نتیجه کسی که نمی تواند ریسک های بزرگی بپذیرد موفق نمی شود. این نتیجه گیری می تواند باعث نا امیدی کارآفرینان بشود. واقعیت این است که در مقابل هر کارآفرینی که با انجام ریسک های بزرگ موفق شده است، ده ها کارآفرین وجود دارند که بخاطر ریسک کردن زیاد شکست های سختی خوردهاند. برخی حتی دیگر نتوانسته اند دوباره شروع به کار کنند. تنها تفاوت این است که ما داستان شکست خوردهها را نمی شنویم.
نکته ای که می خواهم به آن اشاره کنم این است که “کارآفرینی الزاماً به معنی ریسک کردن زیاد و سرمایه اولیه فراوان نیست.” در بسیار موارد می توان با ریسک و هزینه زیاد شروع به کار کرد، اما این نیز الزاماً منجر به موفقیت نمی شود، حتی شاید موجب شکست سخت تر بشود.
ممکن است که شروع قدرتمند کار جدید برای کسانی که تجربه و دانش راه اندازی و توسعه کسب و کارهای موفق داشتهاند، راهکار خوبی باشد، اما قطعاً برای اشخاصی که برای اولین بار کارآفرینی می کنند توصیه نمی شود.
تعریفی که من از کارآفرین محتاط دارم عبارت است از اینکه ؛ “کارآفرین محتاط کسی هست که برای راه اندازی کسب و کار جدید خود ریسک زیادی نمی کند. درآمد پایدار و کار فعلی خود را (در صورت وجود) حفظ می کند. اما با مدیریت زمانهای اضافه خود، آنها را برای انجام کار جدید خود اختصاص می دهد. تا زمانی که کار جدید رشد کند؛
اول بتواند هزینه های خود را جواب بدهد.
دوم بتواند هزینه های زندگی شخص کارآفرین را جواب بدهد
و سوم هم بتواند حداقل شش ماه پس انداز (برای زندگی حداقلی در صورت بروز هرگونه بحران) برای او فراهم کند.
در این مرحله اگر درآمد حاصل از کارآفرینی از بیشتر از درآمد کار ثابت باشد، کارآفرین می تواند کار ثابت را رها کند و بر روی کسب و کار خود متمرکز شود. البته در صورت وجود پتانسیل رشد بالا در بازار هدف، می تواند با کمی چشم پوشی، از کار ثابت خود زودتر بیرون بیاید.”
واضح است که شخص کارآفرین در این مدت باید کمبود ریسک را با تلاش زیاد خود جبران می کند. بنابراین کلید موفقیت کار آفرین محتاط نظم و انضباط شخص است. در ادامه مقاله به بعضی از راهکارهایی اشاره می کنم که با استفاده از آنها بتوانیم به یک کارآفرین محتاط موفق تبدیل شویم.
آقای ارنست شوماخر در کتاب جالب خود به نام “کوچک زیباست، اقتصاد با ابعاد انسانی” به این موضوع اشاره می کند که دوران شرکت ها و سازمانهای بزرگ رو به پایان است و کسب و کارها به سمت کوچک شدن و متنوع شدن پیش میروند. این موضوع می تواند خبر بسیار خوبی برای یک کارآفرین محتاط باشد.شما می توانید با یک محصول یا خدمت مشخص شروع کنید. ابتدا روی آن کار کنید تا کیفیت آن به حد قابل قبول برسد. سپس تمرکز خود را بر روی فروش سودآور آن بگذارید. بعد از موفق شدن، تعداد محصولات و خدمات خود را افزایش دهید.
تقریباً تمام کارآفرینان موفق از نقطه کوچکی کار خود را آغاز کردند. گاراژ یا زیر زمین خانه، خوابگاه دانشجویی، اتاق اجاره ای کوچک و … . شما هم می توانید با همین دید شروع کنید. آغاز کوچک باعث می شود که شما فرصت کسب تجربه و شناخت بازار را پیدا کنید. به علت اینکه چیزی برای از دست دادن ندارید، تمرکز بیشتر به روی شناخت، آموزشی و یادگیری می گذارید و رشد پایدارتری خواهید داشت.
علاوه بر این باید با هزینه کم شروع کنید. پول و جریان نقدینگی منبع تحرک کسب و کار شماست. باید محتاط باشید و از آن بهترین استفاده را ببرید. بودجه و زمان محدود خود را بر روی ارزشمند ترین کارهای متمرکز کنید. خرید مبلمان، لوازم اداری، تبلیغات گران قیمت در ابتدای کار، موتور کسب و کار شما را خیلی زود خاموش می کند. سعی کنید همواره هزینه های خود را پایین نگه دارید. همین طور از هر درآمدی که بدست می آورید مقداری را برای توسعه کسب و کار خود سرمایه گذاری کنید. یکی از راه های پایین نگه داشتن هزینه ها، کارآفرینی در منزل هست. همچنین وجود ابزارها و بستر های مجازی و اینترنتی کمک بزرگی می کند تا شما بتوانید یک کسب و کار هوشمند و چابک را با هزینه های پایین راه اندازی کنید. بنابراین کارآفرینی اینترنتی و کارآفرینی در منزل می تواند بهترین راهکارهای کارآفرین محتاط باشد.
در ادبیات توسعه در هر حوزه ای ( شهرسازی، علوم اجتماعی، مباحث اقتصادی و … ) توسعه ارزشمند و پایدار توسعه ای هست که درون زا باشید. به این معنی که محرک توسعه از درون و با استفاده از منابع خود ما باشد ( مثال ساخت اتومبیل به عنوان توسعه درون زا در مقابل واردات آن به عنوان توسعه برون زا یا استفاده از نیروی متخصص درونی و مصالح محلی برای ساخت یک پروژه ساختمانی در مقابل استفاده از مشاورین خارجی و واردات مصالح)
شما نیز می توانید با همین دید کارآفرینی خود را آغاز کنید. ابتدا روی داشته های خود سرمایه گذاری کنید؛ زمان، تجربه، علاقه، ارتباطات و آشنایان و … . بعد از موفقیت اولیه، با استفاده از نتایج کسب شده خود، کسب و کارتان را از درون توسعه دهید. از خودش در بیارید و برای خودش خرخ کنید.
در یکی از جلسات مشاوره ای که داشتم، مراجع من مثل جالبی را مطرح کرد. ایشان گفتند “اگر با پول وارد بازار (کسب و کار) شوید، بی پول از آن خارج می شوید و اگر بی پول وارد بازار شوید، پولدار از آن خارج می شوید.” به این معنی که اگر کسی بدون سرمایه اولیه کار خود را آغاز کند، این نبود سرمایه خود می تواند باعث شوید که از فکر خود بیشتر استفاده کند، بیشتر تلاش کند، تجربه و مهارت بیشتری را کسب کند، محتاط تر باشد و قدر درآمدهای بدست آمده را بهتر بداند و آنها را بهتر سرمایه گذاری و خرج کند. در مقابل اگر کسی مقداری پول داشته باشد و با آن کاری را آغاز کند (در صورت نداشتن تجربه کافی) برای هر مسئله ای که پیش می آید به جای فکر کردن زیاد ، مقداری پول خرج می کند. مثلاً اگر فروش کم است به جای فکر زیاد، مطالعه و پیدا کردن بهترین راه، ممکن است در یک مجله تبلیغاتی که هزینه زیاد اما بازخورد کمی دارد پول خود را صرف کند، چراکه این یک جواب آماده و راحت است.
هیچ دستاورد بزرگی یک شبه اتفاق نمی افتد. کارهای بزرگ نیاز به صرف زمان، انرژی و تلاش فراوان دارند. به عنوان یک کارآفرین محتاط باید برای به دست آوردن نتایج صبور باشید. چراکه در صورت عجله کردن برای بدست آوردن نتایج کوتاه مدت ممکن است نتایج بزرگتر، پایدارتر و بلند مدت تر را فدا کنید. از طرفی از آنجا که شما تمام وقت روی فعالیت کارآفرینی خودتان زمان صرف نمی کنید ، مدت زمان رسیدن به مرحله رشد کسب و کارتان می تواند بیشتر افزایش یابد. نگران نباشید و به تلاش خود ادامه دهید. موفقیت در گرو تصمیم گیری ها و اعمال کوچک روزانه ای است که به طور منظم انجام می دهید. ممکن است در این مدت نتایج ظاهری و ملموس نباشند ولی شما در مسیر صحیح قرار دارید . دائماً به نتایج برگ تر نزدیک تر می شوید. بعد از مدتی رشد نمایی کسب و کار شما آغاز می شود.
تنها چیزی که می تواند کسب و کار شما را برای بلند مدت حفظ کند، داشتن مزیت رقابتی معنا دار است. باید برای کسب و کار خود چیزی به وجود آورید که دیگران و رقبا نتوانند به راحتی آن را از شما بگیرند. به عنوان یک کارآفرین محتاط برای ایجاد این مزیت رقابتی، شما ابتدا باید به خودتان نگاه کنید و بعد به محیط اطراف.
ببینید علاقه شما به چه چیزهایی است.
ببینید به چه کارهایی استعداد دارید.
ببینید از چه مواردی شناخت دارید.
ببینید در چه کارهایی مهارت دارید.
و در نهایت ببینید از چه کارهایی می توانید درآمد تولید کنید.
برآیند تمامی موارد بالا می تواند حوزه فعالیت مناسبی برای شما باید و شما می توانید در آن مزیت رقابتی برای خود خلق کنید.
محتاط بودن شما نباید از حد اعتدال خارج شود، تا آنجا که هیچ هزینه یا ریسکی نداشته باشید. برای توسعه کسب و کار، انجام ریسک غیر قابل اجتناب است. تنها راه موفقیت شما در ابتدا، انجام دادن تست های ارزان قیمت و مکرر برای بازاریابی و فروش محصولات و خدماتتان است. از آزمون و خطا هراس نداشته باشید. منتهی سنجیده دست به اقدام بزنید. برای هر تصمیمی که می گیرید همواره بدترین حالت را پیش بینی کنید. در صورتی که تحمل بدترین حالت ممکن در توانتان بود، آنگاه اقدام کنید. هیچ وقت ریسکی نکنید که توان تحملش را ندارید تا در صورت شکست، موجودیت کسب و کار شما را به خطر نیفتد.
بعد از مدتی که کسب و کار شما رشد کرد و جریان نقدینگی به آن سرازیر شد، قدرت مالی شما نیز افزایش می یابد. بنا به قانون پارکینسون؛ ممکن است وسوسه شوید که میزان هزینه های شخصی خود را متناسب با درآمدتان افزایش دهید. یا ممکن است برای توسعه کسب و کارتان دست به اقدامات احساسی تر و هزینه های بیشتر بزنید که شما را بیشتر زیر بار قرض می برد. پیشنهاد من به شما این است که متناسب با افزایش درآمدتان یک برنامه هزینه کردن کاربردی برای خود تدوین کنید.
به عنوان مثال بعد از پرداخت هزینه ها و همین طور برداشت مقداری پول برای خود (به عنوان حقوق شخصی) ، پول باقی مانده (سود خالص) را به این صورت صرف کنید:
-۳۰% برای توسعه جاری کسب و کار : مانند آموزش و توسعه فردی، شرکت در سمینارها و دوره های آموزشی، بهبود ابزارهای بازاریابی، افزایش تبلیغات ، انجام تست در حوزه های جدید ، بهبود محصول و …
-۲۰% به صورت پشتوانه نقدی جاری : به منظور استفاده از هر فرصت ایجاد شده در حوزه کسب و کار خود و همینطور آمادگی برای هرگونه تغییر در شرایط بازار و ….
– ۵۰% به صورت سرمایه گذاری: خوب است این مقدار پول را در بازارهای سرمایه مانند بورس، طلا و سکه، اوراق قرضه ، اوراق مشارکت ، گذاشتن پول در حسابهای قرض الحسنه برای امتیاز وام، و… و در نهایت با انباشت سرمایه، در مستحکم ترین سرمایه گذاری یعنی املاک و مستغلات سرمایه گذاری کنید.
دیدگاه متعادل داشته باشید. شما نمی خواهید همیشه مشغول به کار باشید. همچنین باید پشتوانه مالی خود را مستحکم کنید تا در طول دوران متلاطم بتوانید از تلاطمها سالم بیرون بیاید. اینگونه تعداد منابع درآمدی خود را افزایش می دهید و دیگر وابسته به یک کار نیستید. از اشتباهی که خیلی ها انجام می دهند دوری کنید. آنها تمام پول بدست آمده از کسب و کار خود را یا خرج می کنند و یا در همان کاری که بلد هستند یعنی کسب و کار خود مجدداً سرمایه گذاری می کنند. آنها تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار می دهند. به این ترتیب آنها همیشه در یک بازی برد و باخت هستند. یا همه چیز دارند و یا هیچ چیز ندارند. در صورت بروز هر تغییر در خواست بازار، تکنولوژی، روشها و فرایندهای کار ، مشکل کاری و کلاه برداری و… ، به علت نداشتن جایگاه مستحکم و چند پایه، می توانند سخت زمین بخورند.
همانطور که در ابتدای مقاله بیان کردم، مطالعه نمونه های موفق کارآفرینی می تواند بسیار آموزنده و الهام بخش باشد. در بسیار از این نمونه ها چندین دوست با هم فعالیتی را آغاز کرده و آن را تبدیل به یک کسب و کار موفق می کنند. اما باید هر موضوع را در بستری که اتفاق می افتد بررسی کرد. آن نمونه ها در شرایط اجتماعی ، فرهنگی، اقتصادی ، آموزشی و… متفاوت با شرایط فعلی کشور ما هستند. ممکن است عجیب و یا بدبینانه به نظر بیاید، ولی به دلایل مختلف که در محیط کسب و کاری که در کشور حاکم است مانند:
– نبود فرهنگ و روحیه کارآفرینی ، همکاری و …
– عدم وجود قوانین شفاف کاری و یا عدم آشنایی شما از آنها
– در موارد زیاد عدم شناخت طرف مقابل و تصمیم عجولانه و احساسی برای شراکت
– (متاسفانه) نبود فرهنگ مناسب، آموزش ، دید بلند مدت ، وفاداری و صداقت در موارد فراوان
– عدم پایبندی در بسیاری از موارد به عهد و پیمان های بسته شده و رها کردن کار با اولین نا ملایمات یا پیشنهادهای کاری دیگر
– امکان سوء استفاده از ایده ها منابع و …
شراکت را توصیه نمی کنم (البته موارد خاص همواره وجود دارد).
شما در ابتدای کار تجربه، سرمایه، ارتباطات، آموزش و … کافی ندارید، بنابراین سادهترین (و شاید عقلانیترین راه) پیدا کردن اشخاصی باشد که بتوانند به شما کمک کنند. اما از آنجا که توان مالی کمی برای کارآفرینی محتاط دارید، شاید بخواهید برای جبران خدمات آنها، این افراد را در کسب و کار خود شریک کنید ( استراتژی حداقل – حداکثر در ماتریس SWOT) . به خاطر داشته باشید شما در مرحله اول کارآفرینی و آن هم به صورت کم پول و کم ریسک هستید. بنابراین هیچ جذابیتی برای دیگرانی که دنبال نتایج کوتاه مدت هستند ندارید.
همانطور که در بالا نیز اشاره کردم باید دید بلند مدت داشته باشید. صبر داشته باشید و دنبال دست یافتن به نتایج کوتاه مدت به بهای از دست دادن نتایج بزرگ و بلند مدت نباشید. در ابتدای کار به دلیل کمبودهایی که دارید مجبور خواهید بود سهم زیادی را در قالب شراکت واگذار کنید، کنترل و اداره امور از دستتان خارج خواهد شد. برای تجربه اول محتاط باشید. برای خود دغدغه فکری ایجاد نکنید و انرژی خود را بر روی محصول و بازاریابی آن متمرکز کنید.
شما می توانید متناسب با رشد کسب و کار، تمام نیازهای خود به افراد ماهر و متخصص را از طریق استخدام و شراکت از سود (نه سهام و اصل کسب و کار) تأمین کنید.
در نهایت توجه داشته باشید که محیط اصالت دارد! شما قرار است در همین سیستم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … فعالیت کنید، مشتریان شما، همکاران شما، پرسنل شما، رقبای شما، قانونگذاران شما و … از میان همین رفتارها و تفکرها سر برآوردهاند. اگر بیش از اندازه با هنجارهای سیستم تفاوت داشته داشته باشید، ریسک و عدم قطعیت فعالیتان به شدت افزایش و احتمال موفقیتتان به شدت کاهش می یابد.
برای مطالعه بیشتر اثرات محیط بر کارآفرینی و کسب و کارها موارد زیر را مطالعه نمایید:
دوست عزیز، نظر شما در مورد محتوای این مقاله چیست؟
با ایده کارآفرین محتاط چقدر موافقید؟ اگر خودتان بخواهید کارآفرینی کنید می خواهید با احتیاط این کار را انجام بدهید یا اینکه تمام سرمایه، انرژی و تمرکزتان را روی کسب و کار جدید بگذارید؟
خوشحال می شویم نقطه نظرات خود را با ما و دوستان دیگر در میان بگذارید ?
10 Comments
با توجه به اینکه مسئله را در بستر جامعه و فرهنگ ایران بررسی کردید بسیار آموزنده بود.
با تشکر از شما دوست عزیز.
موفق باشید.
بسیار کاربردی، واقعگرایانه و مفید. ای کاش بنده هم راهنمایی مثل شما فرهیخته محترم داشتم!
با سپاس از محبت شما بهنام عزیز:)
امیدوارم مجموعه مقالاتی که در سایت قرار داره بتونه براتون مفید باشه.
سلام
بسیار مفید بود.
با سپاس
ممنون دوست عزیز.
موفق باشید
با سلام مقاله شما نکات مهمی را به من یاد داد. ممنونم.
با سلام خدمت شما دوست گرامی، موفق باشید.
بسیار عالی بود استاد گرامی موفق و
پیروز باشید
سلام و احترام.
با تشکر از محبت شما سرکار خانم حسین زاده.
زنده باشید.